اشعار شهادت حضرت امام سجاد(ع)

اشعار شهادت حضرت امام سجاد(ع)

زهر اشکي شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افتاده ز پا را سوزاند

آسمان تار شده و جرعه ي آبي اين زهر
پاره هاي جگر غرق بلا را سوزاند

سينه ام بود حسينييه ي غمهاي حسين
ياد آن خاطره ها بيت عزا را سوزاند

من نه در امروز که در کربلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند

با همان تير که در حنجره اي ترد و سفيد
تارهاي عطش آلود صدا را سوزاند

از همان لحظه که مي سوختم و مي ديدم
تازيانه همه ي پيکر ما را سوزاند

خيمه اي شعله ور افتاد زمين ناگاه
چادر دختري از جنس حيا را سوزاند

واي از آن بزم که در پيش اسيران حرم
خيزران هم لب هم طشت طلا را سوزاند

ديدم آتش ز سر بام به سرها مي ريخت
گيسوان به سر نيزه رها را سوزاند

حسن لطفي

*******************


آن کسي که همه اش گريه ي عاشورا بود
آب مي ديد به ياد جگر سقا بود
چشم هايش همه شب هيأت واويلا داشت
تا نفس داشت فقط گريه کن بابا بود

**

 زهر نوشيد وَ تب کرد محيط جگرش
گُر گرفت از عطش و سوخت همه بال و پرش
خشک شد جُلگ? لبهاش و با خشکي لب
روضه مي خواند به ياد لب خشک پدرش

**

آن کسي که خود خورشيد به پايش افتاد
ناگهان رعشه بر اندام رسايش افتاد
ضعف شد چيره و زير بغلش خالي شد
از روي شان? افتاده عبايش افتاد

**

 واي از ريش سپيدش كه حنايي شده بود
ناله اش گفتن اسمي سه هجايي شده بود
دم مغرب افق شهر مدينه اما
جهت قبله ي او كرب و بلايي شده بود

**

 اين هم از ماهيت نفس نفيس خاك است
سر آقا به روي دامن خيس خاك است
همه اش سجده شده مثل پدر در گودال
خاك سجاده و سجاد انيس خاك است

**

 گاه آهسته فقط واي برادر مي خواند
لب تشنه «قتلوا» بود كه از بَر مي خواند
اشك مي ريخت وَ هر آينه مي گفت حسين
تا دم مرگ فقط روض? حنجر مي خواند

 **

تلخي زهر به كامش عسل و قند آمد
بر لب پر تركش مطلع لبخند آمد
جلوي چشم ترش كرببلا ظاهر شد
يا اَبِ يا اَبِ گفت و نفسش بند آمد 

سعيد توفيقي

*******************

غمگين تر از پاييزم و ابر بهارم
از من گرفته کربلا دار و ندارم 

ماندم تک و تنها در اين شهر مدينه
رفته است ديگر دلخوشي از روزگارم 

قلب زمين و آسمان ها تا قيامت
مي سوزد از اين گريه يعقوب وارم 

خواب از دو چشم بي قرار من گرفته
نيزه نشيني همه ايل و تبارم 

بزم شراب و خيزران ، اشک سکينه
سي سال از اين غصه ها شب زنده دارم 

سي سال اين پيراهن خوني بابا
برده تمام صبر قلب بي قرارم 

سوغاتي ويرانه دلگير شام است
لرزيدن در لحظه هاي احتضارم 

تنها به جرم گريه بر سالار زينب
روزي بدون سايبان گردد مزارم

محمد حسين رحيميان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: امام سجاد(ع) - شهادت

برچسب‌ها: اشعار شهادت حضرت امام سجاد(ع) مهدی وحیدی
[ 24 / 8 / 1392 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]